انجمن اسلامی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
Rahesabz
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
Admin
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
Artmis
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
Koorosh- Sabzandish
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
2 Khordad
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
Masume
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
Mohajer
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
Azad
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
Sahelamvaj
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 
ulduz21
داستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_rcapداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_voting_barداستان کوتاه و تحسین برانگیز I_vote_lcap 

المواضيع الأخيرة
» برادر کوچک پدرم و برادر بزرگ همسالان‌ام
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالأحد مارس 06, 2011 9:44 pm من طرف Koorosh- Sabzandish

» خاطرات پروانه فروهر از روز درگذشت دکتر مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالسبت مارس 05, 2011 4:12 pm من طرف 2 Khordad

»  پيشتازان انديشه دموكراسي(1)
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالجمعة ديسمبر 31, 2010 5:09 pm من طرف Koorosh- Sabzandish

» !هرگز نخواب دکتر
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالجمعة ديسمبر 31, 2010 5:03 pm من طرف Koorosh- Sabzandish

» ...در این کشور همە خواب می بینند
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالثلاثاء ديسمبر 28, 2010 12:35 pm من طرف Mohajer

» از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالثلاثاء ديسمبر 28, 2010 6:31 am من طرف Sahelamvaj

» متن کامل شعر "مرغ سحر ناله سر مکن"_همای مستان
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالسبت ديسمبر 18, 2010 6:54 pm من طرف Artmis

» تو و خداوند
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالسبت ديسمبر 18, 2010 6:12 pm من طرف Artmis

» دکتر عبدالعلی گویا
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالسبت ديسمبر 18, 2010 11:08 am من طرف 2 Khordad

» آه ای یاران بفریادم رسید
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالجمعة ديسمبر 17, 2010 9:30 pm من طرف Koorosh- Sabzandish

» چرا جلال طالباني حكم اعدام «صدام» را امضا نكرد؟
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالجمعة ديسمبر 17, 2010 6:21 pm من طرف Rahesabz

» درس بابا از آقای پور عباس
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالجمعة ديسمبر 17, 2010 12:49 pm من طرف Sahelamvaj

» ... قصه محلّل و
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالخميس ديسمبر 16, 2010 7:32 pm من طرف Sahelamvaj

» ...روزهای محرم
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالخميس ديسمبر 16, 2010 7:24 pm من طرف 2 Khordad

» دنیا به‌خاطر رفتاری که با وزیر خود می‌کنیم، به ما می‌خندد
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالثلاثاء ديسمبر 14, 2010 4:51 pm من طرف Admin

» نیمه انسان و نیمه گرگ
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالثلاثاء ديسمبر 14, 2010 8:07 am من طرف Koorosh- Sabzandish

» جنگ اراده ها را ما برده ایم و خواهیم برد
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالثلاثاء ديسمبر 14, 2010 7:45 am من طرف Koorosh- Sabzandish

» تعریف فقر از دکتر علی شریعتی
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالثلاثاء ديسمبر 14, 2010 5:32 am من طرف Sahelamvaj

» چه کسی باور می‌کند اینان دوستداران انقلاب هستند؟
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالإثنين ديسمبر 13, 2010 4:47 pm من طرف 2 Khordad

» ای خدای کعبه - دکتر علی شریعتی
داستان کوتاه و تحسین برانگیز Emptyالإثنين ديسمبر 13, 2010 12:41 pm من طرف Artmis

به اشتراک بگذارید

ورود

كلمه رمز خود را فراموش كرده ايد؟


داستان کوتاه و تحسین برانگیز

اذهب الى الأسفل

داستان کوتاه و تحسین برانگیز Empty داستان کوتاه و تحسین برانگیز

پست  Artmis الجمعة أغسطس 27, 2010 11:22 am

نیمروز بود کشاورز و خانواده اش برای نهار خود را آماده می کردند یکی از فرزندان گفت در کنار رودخانه هزاران سرباز اردو زده اند چادری سفید رنگ هم در آنجا بود که فکر می کنم پادشاه ایران در میان آنان باشد سه پسر از میان هفت فرزند او بلند شدند به پدر رو کردند و گفتند زمان مناسبی است که ما را به خدمت ارتش ایران زمین درآوری ، پدر از این کار آنان ناراضی بود اما به خاطر خواست پیگیر آنها پذیرفت و به همراهشان به سوی اردو رفت .
دو جنگاور در کنار درختی ایستاده بودند که با دیدن پدر و سه پسرش پیش آمدند : جنگاوری رشید که سیمایی مردانه داشت پرسید چرا به سپاه ایران نزدیک می شود . پدر گفت فرزندانم می خواهند همچون شما سرباز ایران شوند .

جنگاور گفت تا کنون چه می کردند . پدر گفت همراه من کشاورزی می کنند .

جنگاور نگاهی به سیمای سه برادر افکند و گفت و اگر آنان همراه ما به جنگ بیایند زمین های کشاورزیت را می توانی اداره کنی ؟

پیرمرد گفت آنگاه قسمتی از زمین ها همچون گذشته برهوت خواهد شد .

جنگاور گفت : دشمن کشور ما تنها سپاه آشور نیست دشمن بزرگتری که مردم ما را به رنج و نابودی می افکند گرسنگی است کارزار شما بسیار دشوارتر از جنگ در میدانهای نبرد است .

آنگاه روی برگرداند و گفت مردم ما تنها پیروزی نمی خواهند آنها باید شکم کودکانشان را سیر کنند . و از آنها دور شد .

جنگاور دیگری که ایستاده بود به آنها گفت سخن پادشاه ایران فرورتیش ( فرزند بنیانگذار ایران دیاکو ) ! را بگوش بگیرید و کشاورزی کنید . و سپس او هم از پدر و سه برادر دور شد .

فرزند بزرگ رو به پدر پیرش کرد و گفت : پدر بی مهری های ما را ببخش تا پایان زندگی سربازان تو خواهیم بود .

بزرگ خردمند برجسته کشورمان می گوید : فرمانروایان همواره سه کار مهم در برابر مردم دارند .


نخست : امنیت ، دوم : آزادی و سوم : نان .
Artmis
Artmis
کاربر ویژه
کاربر ویژه

Posts : 49
امتیازها : 150
تشکرها : 2
Join date : 2010-08-02

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد