أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
Rahesabz | ||||
Admin | ||||
Artmis | ||||
Koorosh- Sabzandish | ||||
2 Khordad | ||||
Masume | ||||
Mohajer | ||||
Azad | ||||
Sahelamvaj | ||||
ulduz21 |
المواضيع الأخيرة
ورود
ماجرای مسافرکشی غلامحسین کرباسچی
انجمن اسلامی :: گوناگون :: طنز و سرگرمی
صفحه 1 از 1
ماجرای مسافرکشی غلامحسین کرباسچی
اسم کرباسچی در ذهن مردم با 2 خاطره همراه است.خاطره اول و مشهور، دوران شهرداری وی و مهمتر از آن انتقال وی از بهشت به اوین است، خاطره دوم هم که البته کم شهرت پیدا نکرده است، مربوط می شود به گریه اش در فیلم انتخاباتی مهدی کروبی.
غلامحسین کرباسچی که در میان مردم به نماد سرمایه دار تکنوکرات شناخته می شود در فیلم انتخاباتی با هر بار سخن گفتن کروبی از فقر و فقرا، اشک در چشمانش حلقه می زد، کروبی هم البته با دیدن این صحنه و تاثر کرباسچی گفت که این آقا همیشه همینطور است، در دیدار های شخصی هم هر زمان اسم فقرا می آید به گریه می افتد، اما اخیرا خاطره ای از وی نقل شده است که انتشار آن جالب و خواندنی است، وبلاگ عصر خامنه ای نقل کرده است کرباسچی اخیرا در حاشیه مصاحبه خود به ذکر خاطره ای از زمان آزادی از زندان پرداخته است .
کرباسچی می گوید : "... همان روزهای اولی که دوران محکومیتم تمام شد و برگشتم کنار خانواده، مادرم هم خانه ما بود، صبح که برای نماز بلند شدم تا برم وضو بگیرم دیدم مادرم با چادر نمازش توی هال روی سجاده اش دارد نماز می خواند، وضو گرفتم و آمدم که سجاده ام را باز کنم مادرم گفت: غلامحسین، برگشتم، سلام کردم و گفتم بله حاج خانم، گفت: غلامحسین، من دیشب رو کلا نخوابیدم یعنی همش به فکر تو بودم و نتونستم بخوابم، گفتم: چرا مادر جان؟ می بینی که سالم برگشتم خونه، گفت: آره، خدا را شکر، اما همش به فکر این بودم که چه طور حالا که از زندان آزاد شدی می خواهی خرج خونه رو بدی؟ گفتم مادر نگران نباش خدا بزرگ است.
حاج خانم که با دست های پیر و چروک خورده اش دانه های تسبیح فیروزه ای مشهدالرضا را یکی یکی جابه جا می کرد، گفت: مادرجان درست می گی اما زندگی خرج داره راستی ببینم، غلامحسین تصدیق داری؟
گفتم بله مادر جان، گفت: خوبه، من هم یه مقدار پس انداز دارم، طلاهایم را هم می فروشم یک مقدار هم از دوستات قرض کن یک ماشین بخر برو مسافرکشی خدا هم کمکت می کنه
غلامحسین کرباسچی که در میان مردم به نماد سرمایه دار تکنوکرات شناخته می شود در فیلم انتخاباتی با هر بار سخن گفتن کروبی از فقر و فقرا، اشک در چشمانش حلقه می زد، کروبی هم البته با دیدن این صحنه و تاثر کرباسچی گفت که این آقا همیشه همینطور است، در دیدار های شخصی هم هر زمان اسم فقرا می آید به گریه می افتد، اما اخیرا خاطره ای از وی نقل شده است که انتشار آن جالب و خواندنی است، وبلاگ عصر خامنه ای نقل کرده است کرباسچی اخیرا در حاشیه مصاحبه خود به ذکر خاطره ای از زمان آزادی از زندان پرداخته است .
کرباسچی می گوید : "... همان روزهای اولی که دوران محکومیتم تمام شد و برگشتم کنار خانواده، مادرم هم خانه ما بود، صبح که برای نماز بلند شدم تا برم وضو بگیرم دیدم مادرم با چادر نمازش توی هال روی سجاده اش دارد نماز می خواند، وضو گرفتم و آمدم که سجاده ام را باز کنم مادرم گفت: غلامحسین، برگشتم، سلام کردم و گفتم بله حاج خانم، گفت: غلامحسین، من دیشب رو کلا نخوابیدم یعنی همش به فکر تو بودم و نتونستم بخوابم، گفتم: چرا مادر جان؟ می بینی که سالم برگشتم خونه، گفت: آره، خدا را شکر، اما همش به فکر این بودم که چه طور حالا که از زندان آزاد شدی می خواهی خرج خونه رو بدی؟ گفتم مادر نگران نباش خدا بزرگ است.
حاج خانم که با دست های پیر و چروک خورده اش دانه های تسبیح فیروزه ای مشهدالرضا را یکی یکی جابه جا می کرد، گفت: مادرجان درست می گی اما زندگی خرج داره راستی ببینم، غلامحسین تصدیق داری؟
گفتم بله مادر جان، گفت: خوبه، من هم یه مقدار پس انداز دارم، طلاهایم را هم می فروشم یک مقدار هم از دوستات قرض کن یک ماشین بخر برو مسافرکشی خدا هم کمکت می کنه
منبع:جهان
Admin- مدیر سایت
- Posts : 68
امتیازها : 374
تشکرها : 7
Join date : 2010-07-12
انجمن اسلامی :: گوناگون :: طنز و سرگرمی
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
الأحد مارس 06, 2011 9:44 pm من طرف Koorosh- Sabzandish
» خاطرات پروانه فروهر از روز درگذشت دکتر مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵
السبت مارس 05, 2011 4:12 pm من طرف 2 Khordad
» پيشتازان انديشه دموكراسي(1)
الجمعة ديسمبر 31, 2010 5:09 pm من طرف Koorosh- Sabzandish
» !هرگز نخواب دکتر
الجمعة ديسمبر 31, 2010 5:03 pm من طرف Koorosh- Sabzandish
» ...در این کشور همە خواب می بینند
الثلاثاء ديسمبر 28, 2010 12:35 pm من طرف Mohajer
» از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید
الثلاثاء ديسمبر 28, 2010 6:31 am من طرف Sahelamvaj
» متن کامل شعر "مرغ سحر ناله سر مکن"_همای مستان
السبت ديسمبر 18, 2010 6:54 pm من طرف Artmis
» تو و خداوند
السبت ديسمبر 18, 2010 6:12 pm من طرف Artmis
» دکتر عبدالعلی گویا
السبت ديسمبر 18, 2010 11:08 am من طرف 2 Khordad
» آه ای یاران بفریادم رسید
الجمعة ديسمبر 17, 2010 9:30 pm من طرف Koorosh- Sabzandish
» چرا جلال طالباني حكم اعدام «صدام» را امضا نكرد؟
الجمعة ديسمبر 17, 2010 6:21 pm من طرف Rahesabz
» درس بابا از آقای پور عباس
الجمعة ديسمبر 17, 2010 12:49 pm من طرف Sahelamvaj
» ... قصه محلّل و
الخميس ديسمبر 16, 2010 7:32 pm من طرف Sahelamvaj
» ...روزهای محرم
الخميس ديسمبر 16, 2010 7:24 pm من طرف 2 Khordad
» دنیا بهخاطر رفتاری که با وزیر خود میکنیم، به ما میخندد
الثلاثاء ديسمبر 14, 2010 4:51 pm من طرف Admin
» نیمه انسان و نیمه گرگ
الثلاثاء ديسمبر 14, 2010 8:07 am من طرف Koorosh- Sabzandish
» جنگ اراده ها را ما برده ایم و خواهیم برد
الثلاثاء ديسمبر 14, 2010 7:45 am من طرف Koorosh- Sabzandish
» تعریف فقر از دکتر علی شریعتی
الثلاثاء ديسمبر 14, 2010 5:32 am من طرف Sahelamvaj
» چه کسی باور میکند اینان دوستداران انقلاب هستند؟
الإثنين ديسمبر 13, 2010 4:47 pm من طرف 2 Khordad
» ای خدای کعبه - دکتر علی شریعتی
الإثنين ديسمبر 13, 2010 12:41 pm من طرف Artmis