أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
Rahesabz | ||||
Admin | ||||
Artmis | ||||
Koorosh- Sabzandish | ||||
2 Khordad | ||||
Masume | ||||
Mohajer | ||||
Azad | ||||
Sahelamvaj | ||||
ulduz21 |
المواضيع الأخيرة
ورود
يه قصه ي ريش دار براي بچه هاي كوتاه
انجمن اسلامی :: گوناگون :: ادبی
صفحه 1 از 1
يه قصه ي ريش دار براي بچه هاي كوتاه
مزرعه حیوانات
بعد ا ز اينكه در باغ همسايه حيوانات بر عليه آدمها قيام كردند.و آنها را شكست دادند و قلعه ي حيوانات را تاسيس كردند.باغ همسايه اش نيز دچار جنب و جوش شد.حيوانات اين باغ نيز روحيه گرفتند.وبراي رهايي از اسارت آدمها تلاش دوباره كردند.در راس اين حركت ها خوكها قرار داشتند.چون آنها خواندن و نوشتن بلد بودند.شعار ميدادند سخنراني ميكردند،شعر می گفتند.
در واقع جمعیت انقلابیون را خوکها تشکیل می دادند.و آنها نیز خود از کبوترانی که از باغ همسایه می آمدند درس میگرفتند.
وقوع انقلاب در باغ حتمی شده بود صاحب باغ نگران بود.اگر در این باغ هم انقلاب می شد دیگر نمی شد جلوی حیوانات را گرفت.وتمام باغات به این سرنوشت دچار میشدند.مشکل فرا مرزی شده بود.کدخدا چاره ای اندیشید آن صاحب باغ را فدای کل ده کرد.
جنبش حیوانات مثل حرکت سیل خروشانی بود که با هیچ سدی نمی شد جلویش را گرفت،اما میشد از مسیر اصلی منحرف کرد که خسارت آنچنانی نداشته باشد
باید رهبریت را از خوکها می گرفتند وبه یک کسی که دست نشانده ی خودشان بود می دادند .دنبال کسی بودند که هم نفوذ داشته باشد،هم بی سواد باشد و هم با خوک ها مشکل داشته باشد.
گزینه برتر پیدا شد
کلاغ پیر، کسی که از سرزمین جادویی حرف می زد که در آسمانهاست ودر آنجا شکلات های خوشمزه و خوشرنگ می دهند کسی که سنش زیاد بود واز زمانهای خیلی دور میگفت از افسانه ها
آموزش کافی را به او دادند و اورا به رهبری حیوانات گماردند واو رابین حیوانات فرستادند.حرکت جوش وخروش خاصی گرفت.چون خرها اسبها گاو و گوسفندها اورا خیلی قبول داشتند وبا آمدن او به حرکت بیشتر از قبل پیوستندخوکها گرچه اورا قبول نداشتند ولی به خاطر نفرت از آدمها و رهایی از این اسارت از او حمایت کردند.
انقلاب به ثمر رسید.
آدمها فرار کردند.وکلاغ پیر اولین کاری که کرد فرمان قتل خوکها را داد و گفت آنها نجس اند و مشتی گاو و گوسفند و خر ماند و او بر آنها حکم راند و فوقع ما وقع
بعد ا ز اينكه در باغ همسايه حيوانات بر عليه آدمها قيام كردند.و آنها را شكست دادند و قلعه ي حيوانات را تاسيس كردند.باغ همسايه اش نيز دچار جنب و جوش شد.حيوانات اين باغ نيز روحيه گرفتند.وبراي رهايي از اسارت آدمها تلاش دوباره كردند.در راس اين حركت ها خوكها قرار داشتند.چون آنها خواندن و نوشتن بلد بودند.شعار ميدادند سخنراني ميكردند،شعر می گفتند.
در واقع جمعیت انقلابیون را خوکها تشکیل می دادند.و آنها نیز خود از کبوترانی که از باغ همسایه می آمدند درس میگرفتند.
وقوع انقلاب در باغ حتمی شده بود صاحب باغ نگران بود.اگر در این باغ هم انقلاب می شد دیگر نمی شد جلوی حیوانات را گرفت.وتمام باغات به این سرنوشت دچار میشدند.مشکل فرا مرزی شده بود.کدخدا چاره ای اندیشید آن صاحب باغ را فدای کل ده کرد.
جنبش حیوانات مثل حرکت سیل خروشانی بود که با هیچ سدی نمی شد جلویش را گرفت،اما میشد از مسیر اصلی منحرف کرد که خسارت آنچنانی نداشته باشد
باید رهبریت را از خوکها می گرفتند وبه یک کسی که دست نشانده ی خودشان بود می دادند .دنبال کسی بودند که هم نفوذ داشته باشد،هم بی سواد باشد و هم با خوک ها مشکل داشته باشد.
گزینه برتر پیدا شد
کلاغ پیر، کسی که از سرزمین جادویی حرف می زد که در آسمانهاست ودر آنجا شکلات های خوشمزه و خوشرنگ می دهند کسی که سنش زیاد بود واز زمانهای خیلی دور میگفت از افسانه ها
آموزش کافی را به او دادند و اورا به رهبری حیوانات گماردند واو رابین حیوانات فرستادند.حرکت جوش وخروش خاصی گرفت.چون خرها اسبها گاو و گوسفندها اورا خیلی قبول داشتند وبا آمدن او به حرکت بیشتر از قبل پیوستندخوکها گرچه اورا قبول نداشتند ولی به خاطر نفرت از آدمها و رهایی از این اسارت از او حمایت کردند.
انقلاب به ثمر رسید.
آدمها فرار کردند.وکلاغ پیر اولین کاری که کرد فرمان قتل خوکها را داد و گفت آنها نجس اند و مشتی گاو و گوسفند و خر ماند و او بر آنها حکم راند و فوقع ما وقع
ulduz21- Posts : 4
امتیازها : 11
تشکرها : 0
Join date : 2010-10-06
انجمن اسلامی :: گوناگون :: ادبی
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
الأحد مارس 06, 2011 9:44 pm من طرف Koorosh- Sabzandish
» خاطرات پروانه فروهر از روز درگذشت دکتر مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵
السبت مارس 05, 2011 4:12 pm من طرف 2 Khordad
» پيشتازان انديشه دموكراسي(1)
الجمعة ديسمبر 31, 2010 5:09 pm من طرف Koorosh- Sabzandish
» !هرگز نخواب دکتر
الجمعة ديسمبر 31, 2010 5:03 pm من طرف Koorosh- Sabzandish
» ...در این کشور همە خواب می بینند
الثلاثاء ديسمبر 28, 2010 12:35 pm من طرف Mohajer
» از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید
الثلاثاء ديسمبر 28, 2010 6:31 am من طرف Sahelamvaj
» متن کامل شعر "مرغ سحر ناله سر مکن"_همای مستان
السبت ديسمبر 18, 2010 6:54 pm من طرف Artmis
» تو و خداوند
السبت ديسمبر 18, 2010 6:12 pm من طرف Artmis
» دکتر عبدالعلی گویا
السبت ديسمبر 18, 2010 11:08 am من طرف 2 Khordad
» آه ای یاران بفریادم رسید
الجمعة ديسمبر 17, 2010 9:30 pm من طرف Koorosh- Sabzandish
» چرا جلال طالباني حكم اعدام «صدام» را امضا نكرد؟
الجمعة ديسمبر 17, 2010 6:21 pm من طرف Rahesabz
» درس بابا از آقای پور عباس
الجمعة ديسمبر 17, 2010 12:49 pm من طرف Sahelamvaj
» ... قصه محلّل و
الخميس ديسمبر 16, 2010 7:32 pm من طرف Sahelamvaj
» ...روزهای محرم
الخميس ديسمبر 16, 2010 7:24 pm من طرف 2 Khordad
» دنیا بهخاطر رفتاری که با وزیر خود میکنیم، به ما میخندد
الثلاثاء ديسمبر 14, 2010 4:51 pm من طرف Admin
» نیمه انسان و نیمه گرگ
الثلاثاء ديسمبر 14, 2010 8:07 am من طرف Koorosh- Sabzandish
» جنگ اراده ها را ما برده ایم و خواهیم برد
الثلاثاء ديسمبر 14, 2010 7:45 am من طرف Koorosh- Sabzandish
» تعریف فقر از دکتر علی شریعتی
الثلاثاء ديسمبر 14, 2010 5:32 am من طرف Sahelamvaj
» چه کسی باور میکند اینان دوستداران انقلاب هستند؟
الإثنين ديسمبر 13, 2010 4:47 pm من طرف 2 Khordad
» ای خدای کعبه - دکتر علی شریعتی
الإثنين ديسمبر 13, 2010 12:41 pm من طرف Artmis